یادداشت‌های روزانه‌ی من

یادداشت‌های روزانه‌ی من

دچار یعنی عاشق!!
و فکر کن که چه تنهاست اگر که
"ماهی کوچک"
دچار دریای بیکران باشد ..
.
.
من در اینستاگرام:

Instagram
Categories
Archive

اوّل رَمَضانِ 1434...

چهارشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۲، ۰۸:۰۰ ب.ظ

اول و آخر...یار

این صدایی که می شنوی صدایِ در زدنِ مهمانانِ دعوت شده ی توست... . این ها می خواهند طعمِ تلخ کامِ زندگیشان را با سفره ی تو شیرین کنند... .

عظمتت را جلال!

مهمانِ بدونِ لباسِ مهمانی، می پذیری؟!

یک نگاه هست، یک دنیا گناه!

ماهیِ تُنگِ دلم توی تور دنیایی گرفتار نشود الهی!

کمکم کن که تیک تاکِ این قلب را رو به راه تو تنظیم کنم، تا رو به راه شوم!

وقتی آرامم که رو به راه تو هستم!

که رو به ذکر و ماه تو هستم!

یک ماه هست و یک دنیا آه...

صدای پای ماه می آید...

سلام !

عکس نوشت: دلم خیلی هوای سنّ و زمان و این مکان را دارد... تابستان 87...

پ.ن1 : در یک چنین روزی (اول رمضان) چشم به جهان گشودیم که ای کاش... حیف که ناشکری می شود. عظمتت را شکر... التماس دعا از اولین سحر و افطار، تا آخرینَش...

پ.ن2 : یادش بخیر (اینجا)

پ.ن3 : فقیر اگر نیستی یا خدایی، یا نیستی... خدا که نیستی؛ پس نیستی! یعنی، جز فقیر نیستی! (علی اکبر بقائی)

همین!

نظرات  (۱۷)

۱۸ تیر ۹۲ ، ۲۱:۰۵ مـَ ه جـَبـیـن
امید داریم ماه ِ خدا با لبخند ِ زیباترین ماه ِ خدا عجل الله شیرین شود ..

+ روح و جانت سرشار از عطر حضور خدا .. :) ..
۱۸ تیر ۹۲ ، ۲۱:۱۵ شب مهتابی
سلام
این ماه بر شما هم مبارک.
التماس دعا هم داریم!
(فقط این تگ دانلود رو ته نوشته ها متوجه نشدیم برا چیه :/ )

پاسخ:
سلام تشکر. یه چیزی برای دانلود گذاشته بودم... حذف شد... ممنون که گفتید... محتاج دعاییم.
خدایا چه یافت آنکه تو را گم کرد و چه گم کرد آنکه تو را یافت........
ماه مهمانیش مبارک.......
ای که مرا خوانده‌ای! راه نشانم بده...

رمضان مبارک
التماس دعا
بسیار زیبا
التماس دعا توی این شبهای عزیز

۱۹ تیر ۹۲ ، ۰۰:۵۲ باران نم نم
خدایا حکمت قدمهایی را که برایمان بر میداری آشکار کن،
تا درهایی را که به سویم می گشایی ندانسته نبندم،
و درهایی که برویم می بندی به اصرار نگشایم...
"امید که میهمانی را با معرفت آغاز کنیم و با مغفرت به اتمام برسانیم"
رمضان مبارک...
ماه
و
ماهی
و
رمضان
...
خانه خدا رفته هم که هستید!
التماس دعای مخصوص داریم!
...
یه چیز شاخ دار:
امروز صبح بعد از اذان خواب دیدم مسجدالنبی ام....
پاسخ:
به به مسجد النبی... روزیَ ت...
ماهی پایش به اقیانوس هم باز شده پس...
چه خوب.
سلام.
ماه رمضان تان پر از اتفاقات خوب انشاالله.
۱۹ تیر ۹۲ ، ۱۹:۲۱ ریحانه نیک کار
سلام عزیزم
چرا وبلاگتو از ما قایم کرده بودی؟!!!!!!

کل متنای وبلاگتو خوندم.بدون تعارف شبیه خودتن.محشرن.قشنگن...

تو هم که ترم تابستونی گرفتی!عوضش مال من دیگه تمومه بعد ده ترم!!!!!! امروز چند دیقه اومدی نمازخونه ندیدی منو تا اومدم بیام سلام کنم دیدم نیستی. چرا تحلیل رفتی؟اینقد که به یکی از بچه ها گفتم فلانی کسیش فوت کرده بود خدایی نکرده؟!!!!! درست فهمیدم؟

پاسخ:
سلام.. عه.. تو دیگه از کجا وبلاگ منو داری؟ ممنون. نه. شیمیاییم عود کرده :)) فکر نکنما. فقط ترم تابستونی سخته. بعدم میدونی چند ماهه ندیدیم همو؟ شاید از نظر من شمام فرق کرده باشی. من که خیلی خوبم! الحمدلله...
سلام
ممنون از حضورتان
مطلابتان مفید است و با رغبت لینک شدید.
یا علی

اللهم لا تجعله آخر العهد من صیامی لشهر رمضان
باید دل رو آب و جارو کرد ... تا دیر نشده

ماه ِ خدا
گوارای وجودت
التماس ِ دعا


پاسخ:
کف صابون حتی! التماس دعا می ری حرمِ بانو، رفیق...
به!! ماهی خانوم!!
چه خبرا ...ب کلبه ی فقرا سر زدی!!
تولد هجریت مبارک!!
من دلم بدجوری لک زده برای بقیع....ینی وحشتناکاااا
انشالله قسمت بشه یه تریپ باهم ...ماه رمضون...
مخلصیم!
پاسخ:
چوبکاری میکنی مهندس! من که همیشه میام.. آره یه تیریپ بریم!!
ما بیشتر...

سلام.

"ماهی"

هم اسم یکی از دوستان وبلاگی من هستید.

و شکل و قالب وبلاگتون هم شبیه قالب وبلاگ عزیزترین رفیقم.

"حضرت آقا" هم که لینک تونه.

همینا کافیه که اینجا رو دوست داشته باشم.کافی نیست؟

خب قلمتون هم که قشنگه

فرارسیدن ماه میهمانی خدا بر شما مبارک

یا علی

التماس دعا

پاسخ:
سلام. خواهش میکنم. لطف دارید.. محتاجیم.

۲۳ تیر ۹۲ ، ۰۹:۱۲ زهرا امیری
سلام
ماهیِ تُنگِ دلم توی تور دنیایی گرفتار نشود الهی!

ماه رمضون مبارکت..

چقده پست هست که نخوندم... خب نبودم بخدا... یعنی هی بودم هی نبودم..  با نت ذغالی انلاین شدن و دم به دیقه اف شدن سر شلوغی حساب میشه؟! دو سه روزم کلا بی نت بودم...

اگه حساب میشه بزن به حسابم :-))
پاسخ:
به به ... به به... سلام از ماست ستاره ی سهیل...
میبینم که به جمع بلاگیون پیوستی:دی
زدم به حساب:دی
بر شما هم مبارک. دعا یادت نره لطفن...
۲۳ تیر ۹۲ ، ۱۶:۳۱ سید محمد رضی زاده
سراسر ذوق ام و سراپا شور. کویر دلم گلستان شده. طبیعت دلم سرسبز است. دارد شکوفه می زند سرانگشتان امید دست های باورم. از اشتیاق آیه های نور، در دلم شقایق های شوق روییده.

نای دلم لالایی عشق می خواند برای شکفتن غنچه های سرخ قنوتم. چقدر دلم تنگ بود برای یک عاشقانه ساده و یک عارفانه آرام؛ چه انتظار سختی بود این صبر طولانی برای استشمام شمیم خورشید و بوسیدن روی ماه..
۲۴ تیر ۹۲ ، ۱۵:۲۸ سید محمد رضی زاده
از اشتیاق آیه های نور، در دلم شقایق های شوق روییده. چقدر دلم تنگ بود برای یک عاشقانه ساده و یک عارفانه آرام؛ چه انتظار سختی بود این صبر طولانی برای استشمام شمیم خورشید و بوسیدن روی ماه..
پاسخ:
زیباست... تشکر.

گریه ام گرفت . . .!!

یا از خوشحالی یا از دلتنگی یا از حسادت!! یا از دوری یا از  غریبگی یا از . . . . !!!

دوست دارم سفت بغلت کنم و بغضم را قورت بدم.

پاسخ:
خدا کنه از خوشحالی بوده باشه :)
مرسییی:)
بعضی وقتا باید بارید تا اروم شد...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">