یادداشت‌های روزانه‌ی من

یادداشت‌های روزانه‌ی من

دچار یعنی عاشق!!
و فکر کن که چه تنهاست اگر که
"ماهی کوچک"
دچار دریای بیکران باشد ..
.
.
من در اینستاگرام:

Instagram
Categories
Archive

۳ مطلب در مهر ۱۳۹۸ ثبت شده است

مترو عجیب‌ترین جای دنیا نیست ولی حتما جزء مکان‌های عجیب است. یک اجتماع از آدم‌های توی خیابان که تا یک‌جایی باهمید. برخوردهایی در مترو شکل می‌گیرد که در خیابان قاعدتا شدنی نیست. تقریبا هر روز داستانی تازه در مترو دارم که خنده‌دارند. آن‌قدر که دوست دارم از مسخره بودنش قاه قاه بزنم زیر خنده. دیروز ایستگاه آخر بانویی را دیدم که عینک آفتابی زده بود و آواز می‌خواند. باور کنید آواز می‌خواند. من بودم و او. نام ایستگاه که گفته‌شد، با دست چپش کمی عینک را پایین آورد و از بالای آن نگاهی به من انداخت همراه با یک لبخند. انگار در سرزمین عجایب نشسته بودم. این‌طور وقت‌ها واقعا نمی‌دانم چه‌کار کنم. چهره‌ام از حالت جدی تغییری نمی‌کند.

امروز هم یکی از این فروشنده‌های بدلیجات وارد مترو شد در حالی که دور پا و دست و گردنش از این زنجیرهای زرد و سفید با حلقه‌های متوسط بود. بی‌هدف گفت «یه دست به من بده» و در آن واحد بین آن همه آدم، دست من را که بلا استفاده بود بدون اجازه از مچ گرفت، آورد بالا و زنجیر انداخت دورش و فریاد زد خانم‌هاااا بیبنید با ساعت چه خوب می‌شود و من داشتم فکر می‌کردم که اتفاقا چقدر خوب نیستند. آن موقع هم که قیافه‌ام از حالت جدی هیچ تغییری پیدا نکرد و منتظر بودم کسی بگوید کات خوب بازی کردی فروشنده، دلم میخواست از خنده گردنم را بگیرم عقب و حسابی بخندم. این چیزها عادی شده ولی آدم به عمقش نگاه می‌کند واقعا عجیب است.

بعد از آن مترو خط عوض کردم رفتم بعدی. کسی فریاد زد خانم‌ها کتاب «دختری که رهایش کردی» جوجو مویز، زیرقیمت. همان یک عدد را داشت. نو بود. حدس زدم دخترش کتاب را خریده و خوشش نیامده گفته مادرش ببرد بفروشد! کسی نخرید. جا برای نشستن که پیدا شد تا ایستگاه آخر بی‌وقفه کتاب را می‌خواند.


دوست دارید باز هم از این داستان‌ها بگویم؟ با من همراه باشید!

۴ نظر ۲۹ مهر ۹۸ ، ۱۹:۲۵
ماهے !!

این روزها که باز شور و حرارت زیارت اربعین شروع شده زیاد به زیارت‌های بی‌حلالیت طلبیدن فکر می‌کنم. واقعا قبول است؟ البته فهم ما به کرامت خدا نمی‌رسد. قدیم‌ها رسم‌ و رسوم خوبی بود تا زائر خوب حلالیت نمی‌طلبید و‌حساب‌هایش را صاف نمی‌کرد به زیارت نمی‌رفت. بعضی‌ها می‌گویند زیارت رفتن مثل آب خوردن شده. همه زود به زود می‌توانند بروند. این اما ماهیت زیارت را که عوض نمی‌کند. البته این مساله‌ی شخصی‌ای برای من‌ نیست و اساسا خیلی وقت است از کسی انتظاری ندارم ولی این حجم از زائر بی‌خداحافظی ذهن آدم را درگیر می‌کند. اربعین شده وسیله‌ی شوآف. شما خوب ما بد. خوشا به سعادتتان. اصل قضیه اما چیز دیگری بود.

میان این لیست‌های بلند بالای عجیب غریب فقط خودتان را جا نگذارید، با همه‌ی خود بروید و برای ما هم دعا کنید. مع‌السلامه..

۳ نظر ۰۹ مهر ۹۸ ، ۲۰:۲۵
ماهے !!

جدای از این‌که آقای مکارم عالم‌ه و مرجع تقلید، عقلشون هم هنوز به زوال نرسیده که میگیم چی‌رو بگن چی‌رو نگن یا حتی کی بگن! زمانش رو یک‌سری آدم که استفتا می‌گیرن تعیین می‌کنن. برای یک مرجع تقلید اسلام مهمه نه نظر افراد.. نمی‌دونم چجوری انقد راحت به علما توهین می‌کنیم؟

پاسخ به استفتاء جمعی از طلاب پیرامون ساخت سریالی درباره شمس تبریزی:
با توجه به اینکه این کار سبب ترویج فرقه ضالّه صوفیه می‌شود، شرعاً جایز نیست و باید از آن خودداری کرد. همیشه موفق باشید.

۲۸/۶/۹۸ (ناصر مکارم شیرازی)

۲ نظر ۰۲ مهر ۹۸ ، ۲۱:۴۹
ماهے !!