یادداشت‌های روزانه‌ی من

یادداشت‌های روزانه‌ی من

دچار یعنی عاشق!!
و فکر کن که چه تنهاست اگر که
"ماهی کوچک"
دچار دریای بیکران باشد ..
.
.
من در اینستاگرام:

Instagram
Categories
Archive

الفکر یَجُرّ الفکر!!

يكشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۲، ۰۷:۵۰ ب.ظ
اول و آخر... یار
گاهی فکر میکنم، که چقدر فکر میکنم!
مثلا به وقت هایی فکر می کنم که سر کلاس استاد دارد مسئله حل می کند و بعد از این که تخته را پاک می کند، تازه به خودم می آیم که به اندازه ی زمان نوشتن حل مسئله روی تخته و پاک کردن آن در حال فکر کردن بوده ام!
باز فکر میکنم که به چه فکر می کرده ام، یک فلاش بک می زنم و ذهنم را حلاجی می کنم (در حالی که این بار با چشمانم نوشته های استاد را پی گیری میکنم). اخم هایم را هم در هم می کنم که استاد اگر متوجه نبودِ حضورِ روحی من در کلاس شد، جرئت نکند حرفی بزند. علاوه بر موضوعِ فکر، یک چیز های جدیدی هم دست گیرم می شود!!
یادم می آید یک بار در مرحله ی دوم (پی گیری نوشته های استاد) بودم که گفتم شروع کنم به رو نویسی از تخته، اصلا نمی دانستم چه چیزی را کپی می کنم، خب به آن چیزی که فکر می کردم و الآن نمی دانم چه بوده حتما مهم تر از درس بوده!!!
فقط می نوشتم به امید اینکه:"جزوم کامل باشه، می رم خونه می خونم!!!"
همین طور که می نوشتم یک قسمتی خیلی بد نوشته شده بود، برای خالی نبودن عریضه پرسیدم: "ببخشید استاد، خط دوم آخر خط، کلا قسمت بعد مساوی چی نوشتید؟!"
یک نگاهی به تخته انداخت:"عه! بله.. اشتباه نوشتم، آفرین! هیچ کسی حواسش نبود آ، اسمت چی بود؟ یه مثبت برات بذارم..."
من:"هوم؟!! من فقط..."
تازه به خودم آمدم که خیلی حواسم بوده!!!
و تازه تر به این هم فکر می کنم که فکر، فکر می آورد...
برای اثباتش همین حالا...
کمی فکر کن...

خب به چه فکر میکردم؟!
همین!
۹۲/۰۴/۰۹

نظرات  (۱۵)

<گل> ... !

آخ که گفتی!
منم همین شکلیم!
مخصوصا سرِکلاس!
یا حتی وسط تماشای فیلم!
قبول دارم بدجور که فکر فکر میاره!
وقتی تو تفکراتم غرق میشم و یهو به خودم میام،با خودم میگم چی شد که من دارم به این موضوع فکر میکنم؟!
اونوقت میبینم از فکر چی به فکرچی چی رسیدم!
یه همچین وضعی اصن!
کلاسِ درس خاصیتش همینه!
کلاس پرورش فکره تا درس!

کوفتت شه اون مثبت به حق همین شبای عزیز....

:))))))))))))))))))))))))))))))))))))

پاسخ:
:/ نام؟
۱۰ تیر ۹۲ ، ۰۷:۵۳ .::.چادرم؛ پرچم من.::.
سلام
هع
از اول خوش شانس بودی ... !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
سلام!
سینه ای دارم شرحه شرحه از فراق حضرتتان!
جانم به فدایت ای کبریایی من :*
دلم برات تنگ شده عاشغال :)))
پست شمارو در روزنامه مان استفاده می نموئیم!
همینه که هست :دی
پاسخ:
به سلام خانوم ژورنالیست... ای بابا عرق شرم بر پیشانیمان نشاندی رفیق!با یه اسم نظر بذار لا اقل مودب جان!:| همون دوست عزیز ترم خوب بود(الکی)!
مچکرم.
سلام
خوشحالم وبتون دوباره برپا شده و به بیان مهاجرت کردید
ان شالله که اینجا پایدار باشه :)
سلام
بترکی با اون مثبتی که گرفتی ! خب ؟! :دی
امروز اتفاقا خیلی به "فکر کردن" فکر کردم و ی چیزآیی هم نوشتم ... البته نه توو وبلاگم !
عنوانت ینی چی اونوخ ؟!
پاسخ:

سلام. چَش:دی

میذاشتیش خب! ینی فکر، فکر میاره...

۱۲ تیر ۹۲ ، ۲۳:۳۱ مـَ ه جـَبـیـن
آخ آخ آخ :دی

مثبت از استاد گرفتن چه فایده خواهر من !
تو این فکرایی که بجر الفکر هستن ، یه فکری کنید برای فکری که از خدا مثبت بگیرین . . .

:|
پاسخ:
والا منم اظهار خوشحالی نکردم از + گرفتنم! بله . . . راستی چه وبلاگ پر محتوایی!!

تشکر..
۱۴ تیر ۹۲ ، ۱۶:۴۳ باران نم نم

ای بابا!

همینجوری الکی مثل همین مثبته مهندسیتم میگیری میشی خانم مهندس!

بعد میگن چرا مهندساشم بیکارن؟!

:)))))))))
پاسخ:
کاش همه استادا مثل ایشون بودن... ما که پیر شدیم با اون استادا!
زندانی است روی تو در بند موی تو
ماهی اسیر در شب تار آفریده اند
سلام
وبلاگ قشنگی دارید خوشحال میشم اگر به وبلاگ من هم سربزنید و نظر بدید برای بهتر شدن وبلاگم
التماس دعا 
موفق باشید
سلام
خدا قوت
نوش جونت

از این مسائل واسه من هم پیش اومده
در کل جالب بود

من که می دونم همش به چی فکر می کنی!!!

ای کوسه ای نهنگ ای دلفین!!

همه ی اینها هم ماهی هستند محض اطلاع!!!!

پاسخ:
:))))
۲۷ تیر ۹۲ ، ۱۴:۱۰ سرایی را که صاحب نیست

سلام.قلمتون سبز.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">