یادداشت‌های روزانه‌ی من

یادداشت‌های روزانه‌ی من

دچار یعنی عاشق!!
و فکر کن که چه تنهاست اگر که
"ماهی کوچک"
دچار دریای بیکران باشد ..
.
.
من در اینستاگرام:

Instagram
Categories
Archive

تنها نشان من از تو ، بهانه ی توست...

يكشنبه, ۲۷ مهر ۱۳۹۳، ۱۱:۰۸ ق.ظ

اول و آخر... یار

خواب که بودم حرف می زدی

حالا که بیدار شده ام روزه ی سکوت گرفته ای؟

پس خودت میخواهی که خودم را به خواب بزنم...

باید این سکوت ضخیم را بدرم!

همین!

۹۳/۰۷/۲۷

نظرات  (۵)

همه عالم نور حضرت حقه. همه عالم داره حرف می زنه با ما. فقط ما گوش نداریم بشنویم. عقل نداریم بفهمیم.

فرمود: الناس نیام اذا ماتوا انتبهوا...! (دور از جان شما البته) . واقعا که بیدار که شدیم خدا نکند روزه سکوت بگیرند. آنوقت

من هم بخواهم حرف بزنم خواهند گفت اخسؤوا فیها و لاتکلمون... (...)


+تله پاتی داریم فکر کنم. همین جوری الکی صفحه شما رو باز کردم دیدم دو دقیقه قبل پست گذاشته اید :)))


پاسخ:
دقیقا همینطوره. چقد خوب منظور منو گرفتید انقد که باعث شد توضیحشو پاک کنم! 

+جدی؟ چقد جالب :دی  . پس تله پاتی بوده واقعن!
دلم بارون میخواد
بارونِ زیاد...
شاید فقط همین
شاید هم نه...
پاسخ:
از خدا که پنهون نیست از تو چه پنهون من دلم چیزای دیگم میخواد!
۰۱ آبان ۹۳ ، ۱۶:۳۲ خانومـِ میمـ

سکوت ضخیمـ را دریدن .. کار سختی باید باشد اما شدنیست ..

 

پاسخ:
آره ... شاید...
۰۳ آبان ۹۳ ، ۲۰:۴۸ بے بازگشتــــ ...
:|
ان شاءالله ک خیر است... 
پاسخ:
ان شااالله!!
۰۵ آبان ۹۳ ، ۲۰:۵۸ باب الحسین
لب بگشا که همه ی ذره ذره ی قرارم به بند بند کلام توست ...
پاسخ:
بر ما بسی کمان ملامت کشیده‌اند....

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">