حتما یادت هست که گفته بودم خرابمان کن و از نو بساز، کمی دیر شده امّا هنوز هم برایمان جا گذاشتهای. مثلا فردا در میان قنوت نماز شیداییات که پُر است از حس دوگانهی شوق عید و ناراحتی تمام شدن ماهت، آن جایی که می گوییم «اللهم اهل الکبریاء والعظمه .. و اهل العفو و رحمه» دقیقا همانجا فرصتی دادی برای دوباره از نو ساخته شدن. سرگردانی سختتر از ویرانیست. ویرانمان کن و از نو بساز.