یادداشت‌های روزانه‌ی من

یادداشت‌های روزانه‌ی من

دچار یعنی عاشق!!
و فکر کن که چه تنهاست اگر که
"ماهی کوچک"
دچار دریای بیکران باشد ..
.
.
من در اینستاگرام:

Instagram
Categories
Archive

مِی به من ثابت کرد/ که زمین می چرخد...

چهارشنبه, ۳ مهر ۱۳۹۲، ۱۰:۱۵ ب.ظ

اول و آخر... یار

پاییز باشد، بروی یک خیابانِ بی انتهای خلوتِ پر از برگ های زرد و نارنجی پاییزی... هدفن را بگذاری توی گوشَت و مثلا این موسیقی،  یک گچ که افتاده گوشه ی خیابان را ببینی، هوس بازی بزند به سرت... شروع کنی به لِی لِی رفتن... نمِ باران بزند، مچِ پایت بپیچد بخوری زمین! یک نفر بیاید دستت را محکم بگیرد، بلندت کند، یادت برود دردِ پایت را، خوب شود اصلا! گچ را بر دارد جدول را بزرگتر کند، دست هم را گرفته باشید هی باهم لِی لِی بروید... به تهِ جدول که برسید برنگردید، خوشان خوشان بِدَوید تا تَهِ خیابان... یک خیابانِ خالی، یک خیابانِ پر درخت، یک خیابانِ خیس... هی بخندید، هی با خنده بگویی هیــــس... مردم می شنوند... بعد با خنده بپرسد مردم؟! همان طور که همان یک دستش را که گرفته بودی، بگردی دورش... بگردی... بگردی... بگردی... سرت رو به آسمان باشد... دهنت را باز کنی دانه های باران برود عمق ریه هایت... سرت گیج برود... بگردد... بگردد... بگردَ... حالت به هم بخورد... بیفتی زمین... از حال بروی... از شدت باران به هوش بیایی... ببینی تنها افتاده ای روی زمین... با یک عالمه دردِ مچِ پا... با یک عالمه خستگی... با یک عالمه باران... روی همان جدولِ لِی لِی بازی ات... .

همین!


نظرات  (۲۴)

۰۳ مهر ۹۲ ، ۲۲:۵۶ باران نم نم...

تهران انار ندارد!!!

لی لی کنان برو شهرستان یا نه اصلا برو خارج...شما که زبانت خوبه!!!

پاسخ:
فعلن که مچ پام پیچ خورده!!!

جا م خوبه!
۰۵ مهر ۹۲ ، ۰۱:۴۳ من ، بی تو
این پستو من زندگی کردم
باورت میشه ماهی؟
پاسخ:
باورم میشه...
۰۵ مهر ۹۲ ، ۱۰:۴۱ بے بازگشتــــ ...
این داستان ادامه ای ندارد ... همین :)
پاسخ:
بعله!همین همین!!:)
۰۵ مهر ۹۲ ، ۱۵:۰۶ باران نم نم...
اگه جات خوبه که خوبه دیگه....
پاسخ:
:)
۰۵ مهر ۹۲ ، ۱۷:۳۸ باران نم نم...
جمعه یعنی یک غروب وعده دار / وعده ترمیم قلب یاس زار

جمعه یعنی مادر چشم انتظار / درهوای دیدن روی نگار

جمعه یعنی یه سماء دلواپسی / می شود مولا به داد ما رسی . . .؟
"اللهم عجل لولیک الفرج"
پاسخ:

الهی آمین... 

زیبا بود... 

چقدر این یک نفر ها خوووبنـــد ...

چقدر من غرق شدم میانه واژه هایت ....
پاسخ:
آره خوبن ولی خیالی بیش نیستن!
یا من خیالاتیم یا این آدما کم شدن! اکثرن دنبال زمین زدن آدمن.
دنبال زمین خوردنن.. دنبال اینکه زمین خوردنت را ببینند بعد بخندند و بروند.

" پستت قشنگ روایت شده بود! :)
پاسخ:

:( واقعن... 

مچکرم ماهک :)

 عکس هم فوق العاده بود... خودت گرفتی؟
پاسخ:

به نظر منم خیلی قشنگه, نه متاسفانه...

ممنون

۰۶ مهر ۹۲ ، ۰۶:۲۵ زهرا رستگار
عجب خواهر!!!

سبک نوشتنت رو دوس میدارم ماهی جان!
پاسخ:

چرا تعجب؟؟o_O

مرسی رفیق!


آخ !
پاسخ:
:(

سلام

خدا قوت


مطلبتون عالی بود...


با جمله ای زیبا از شهیدمحمدعلی رجایی(رحمه الله علیه) در خدمتتون هستم.


مدد مولا

 

 

 

[گل][گل][گل]

پاسخ:

سلام
با خط آخر یاد تبلیغات گلرنگ افتادم!!

چه عکس خوبی...
پاسخ:
دست انتخاب کننده عکسش درد نکنه!!
ابروی تو هرجاست خود کفر همانجاست
این ساده ترین شیوه ی اسلام شناسی ست...
پاسخ:
من به کفری که تو پیغمبر آنی شادم...
۰۹ مهر ۹۲ ، ۰۰:۳۲ باران نم نم...

سلام

رفتی یونی انگاری حسابی سرت شلوغ شده هااااا!!!!!!!!!

کجایی نیستی؟!

پاسخ:

سلام الانشم فقط اومدم نظرامو چک کنم. 

سر فرصت میام.

مچکرم

۰۹ مهر ۹۲ ، ۱۲:۲۱ باران نم نم...

ماهی سیاه کوچولو دل به دریا زد و رفت!

دنیا واسش دیدنی بود دل به دریا زد و رفت!

از مرغ ماهیخوار بد هرگز دیگه ترسی نداشت!!!

 ماهی سیاه کوچولو دل به دریا زد و رفت! 

ماهی سیاه کوچولو خداش و فریاد زد و رفت!!!


پاسخ:
:)
۱۰ مهر ۹۲ ، ۱۰:۵۲ منتظربهار
زمین خوردنش هیچ! اینکه کسی نیست دستت را بگیرد ...
پاسخ:
بله. اگرم باشه خیلی کم هستن. باید اول از خودمون شروع کنیم!
۱۰ مهر ۹۲ ، ۲۱:۲۲ مـَـ ه جَـبـیـטּ
آدم است دیگر،،
گاهی دلش تنگ میشود .. میگیرد ..
گاهی میخواهد یک نفر باشد کِ با او قدم بردارد ..
با او هم صدا شود ..
با او بگرید  ..
و او شود همه ی پناهش ..

آدم است دیگر ..
گاهی دلش تنگ میشود .. میگیرد ..
گاهی بغض میکند ..
گاهی میخواهد سرش روی شانه ای باشد ..
و همه ی اینها خواب نباشد
اصلن با همه ی اینها بخوابد .. و با همه ی اینها بیدار شود .. 

آدم است دیگر ..
پاسخ:

آفرین!

آدم است دیگر!

۱۰ مهر ۹۲ ، ۲۲:۰۵ فرزند خاک
انقدر قشنگ نوشتی که واقعا یک لحظه سرم گیج رفت...!
آفرین بازم مرحبا
پاسخ:

حالت بهم نخوره یهووو!:(

کم پیدایی خانووم!

خعلی خوب بود!
مخصوصا آهنگ رو هم همزمان گوش بدی!
پاسخ:

اتفاقا خودمم هر سری که میخوندم با آهنگه همزمان بود.

ممنون.

۱۲ مهر ۹۲ ، ۱۵:۳۹ *** رک و راست ***
عکست خیلی قشنگ بود.
پاسخ:
ممنون..
آخرش رو چقد بد تموم کردی...داشتم با تمام وجود حسش میکرد یهو جو عوض شد :)))
پاسخ:

:دی

فک کردی فیلم هندیه؟

خوبی؟ سراغی از ما نگیری یه وقت!

۱۴ مهر ۹۲ ، ۲۲:۲۵ باران نم نم...

سلام ماهی خموش،

نکنه اونی که چاقو خورده شمایی...

اصلا نکنه صیدت کردن کباب شدی تموم شدی رفتی پی کارش...؟!!!

به زودی میام یونیتون امیدوارم ببینیم هم رو...

پاسخ:

سلام!

خبرا چه زود خارج میشه از دانشکده ما:دی

دعوا, روز دانشگام نبود! از دستم رفت:))

ان شاالله..


آره باور کن رفته بودم تو حس...
این روزها سرم شلوغه...شما که هستی چرا نمیای؟هان؟
پاسخ:

نه منم نیستم. از اون روزی که پست رو گذاشتم شاید این دومین باره که با پیسی میام. حتی برای تایید کامنت ها هم با پیسی نبودم...

سلام.
با احترام به وبلاگ گروهی سنگ پا دعوتید..
راستی ما نویسنده ی مهمان هم قبول میکنیم شرایطش رو تو وبلاگ گذاشتیم خوشحال میشیم پنجشنبه ای رو در خدمتتون باشیم!
منتظرتون هستیم..
پاسخ:
سلام

مثلن خودم یکی از نویسنده ها شم!! مثلن. الان ب شدت شرم زده شدم.

در اولین فرصت میام.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">