یادداشت‌های روزانه‌ی من

یادداشت‌های روزانه‌ی من

دچار یعنی عاشق!!
و فکر کن که چه تنهاست اگر که
"ماهی کوچک"
دچار دریای بیکران باشد ..
.
.
من در اینستاگرام:

Instagram
Categories
Archive

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بیدارم کن» ثبت شده است

اول و آخر...یار

بیدار شده بودم در سَحَرِ چشمانِ آسمانت. دست برده بودم که پنجره ی اتاق کوچکم را باز کنم.

ساختمان ها چقدر زیاد شده اند... روزنامه ها هم... شال های توری روی سر خانم ها به چادرِ مشکی زن همسایه دهن کجی می کنند، مردم اعصابشان را از میله های اتوبوس آویزان کرده اند. پیرمرد کوچه ی پایینی بدون آن که بفهمد زمین خوردنش از غبار روی شیشه ی عینکش بوده به یک خواب عمیقی می رود... لبخند کجی می زنم... بی خبر از آن که...

باد، بادبادکِ خواهر کوچک 6 ساله -هیچ وقت نداشته- ام را می کشاند روی سیم تیرِ چراغ برق کوچه!

ساعت ده شده. مادر مهربانم داخل اتاق می شود!

صدایم می زند...

بر می گردم...

پس چرا...

من که اینجا ایستاده ام...

پس چرا...

چرا هنوز بیدار نشده ام؟!

+ خیلی وقته که آهنگ گوش ندادم، توی این ماه مبارکی هم سریال ها را دنبال نمی کنم به طور جدی، ولی این آهنگ که به گوشم خورد خیلی حس خوبی بهم داد... (+)

همین!

۲۱ نظر ۲۰ تیر ۹۳ ، ۱۴:۵۵
ماهے !!