یادداشت‌های روزانه‌ی من

یادداشت‌های روزانه‌ی من

دچار یعنی عاشق!!
و فکر کن که چه تنهاست اگر که
"ماهی کوچک"
دچار دریای بیکران باشد ..
.
.
من در اینستاگرام:

Instagram
Categories
Archive

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انتخابات» ثبت شده است

جمعه پای صندوق بودم، بگذرم از ماجراهای سیاسی. از این که خیلی ها بار اولشان بود در طول عمرشان حتی با آن شناسنامه قدیمی جلد قرمز که صفحاتش مثل جگر زلیخا جدا جدا شده بود، رای می دادند. بگذرم از این که خیلی ها فقط یک رای داده بودند آن هم سال 88
بگذرم که مردی آمد با عصبانیت که: "خانم من نمیخوام رای بدم بابا!" گفتم رای مگر اجباری ست بزرگوار ؟! اشاره کند به همسرش که در صف روبرویی ایستاده. معلوم بود با دعوای شدید امده اند. باز هم خوب مردی بود !
بگذرم از همه ی اتفاقات عجیب و غریب و این که به چه کسی رای دادیم و رای آورد، اما ما نیک فهمیده ایم که اصل رای دادن است، رای مردم است که مشروعیت نظام را نشان می دهد. خدا را شکر میکنیم بخاطر حضور مردم.
اما چیزی که بیش از همه ی این ها من را به شدت فکری میکرد عکس های داخل شناسنامه ها بود. عکس های نوجوانی و جوانی افرادی که حالا چروک صورتشان سنشان را نشان میداد.
سرگرمی م شده بود که سن افراد را از قیافه هایشان حدس بزنم و بعد داخل شناسنامه هایشان را ببینم.
مادری که در جوانی ش احتمالا از آن خانم هایی بوده که برو و بیایی داشته. همین که سرم را بالا گرفتم تا ببینم چقد تفاوت کرده و این که  شناسنامه متعلق به اوست دیدم دیگر خبری از آن سوی چراغ چشم هاش نیست ! اگر نبود لبخند و نگاه منحصر به خودش شاید نمی شد تشخیص داد !
بودنِ بین مردم دریای معرفت است. کوه تجربه است. خدا را شکر میکنم که گاهی این افتخار نصیب ما هم میشود ..
اللهم لا تسلّط علینا من لا یرحمنا واجعل عواقب امورنا و امور شعبنا و ملّتنا خیرا

+ راستی هنوز کسی وبلاگ میخواند ؟!
۵ نظر ۳۱ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۸:۰۷
ماهے !!